خوشبینی چیست؟
از دید عموم، غالبا مفهوم خوشبینی با توانایی دیدن نیمه پر لیوان به همراه نادیده گرفتن نیمه خالی لیوان تعریف میشود.
این نوع نگرش نسبت به خوشبینی آن را تا سطح ساده لوحی یا خوشبینی نسبی تقلیل میدهد و با تعریف علمی و دقیق آن فاصله بسیار زیادی دارد.
خوشبینی اصیل درحقیقت باوری است به اینکه من “میتوانم”.
مارتین سلیگمن در کتاب کودک خوشبین اشاره میکند که پس از بررسی های بعد از جنگ جهانی دوم پژوهشگران متوجه شدند میزان افسردگی رشد قابل ملاحظه ای داشته است. به همین دلیل مسئولین امر تصمیم گرفتند که نهضت عزت نفس را به راه بیاندازند.( به وسیله امید دادن و افزایش خوشبینی از طریق گفتگو و کمک به تغییر نگرش مثبت )
در حدود ۱۰ سال پس از اجرای این نهضت، مجددا میزان افسردگی در افراد ارزیابی شد و نتایج نشان داد میزان خوشبینی نه تنها کاهش پیدا نکرده، که حتی افزایش نیز داشته است.
این موضوع تعجب پژوهشگران را برانگیخت، در نتیجه آن ها درصدد پاسخ به این پرسش برآمدند.پس از بررسی، دریافتند که وقتی فردی اقدام عملی در دنیای واقعی انجام نداده باشد و باورِ “من میتوانم” او تقویت نشده باشد و فقط از طریق پذیرش این فکر که من میتوانم، خوشبینی اش تقویت شده باشد، به محض مواجه شدن با چالش ها و ناتوانی در مدیریت آنها، این فکر تغییر میکند و فرد باور من نمیتوانم را را درونی می کند و می پذیرد.
به عبارت دیگر، خوشبینی که فقط با تاکید بر فکر من میتوانم، بدون اقدامات عملی در دنیای واقعی همراه باشد، بسیار شکننده خواهد بود.
علت اصلی افزایش افسردگی پس از نهضت عزت نفس نیز همین مسئله بود؛ لذا پژوهشگران برای تقویت خوشبینی مدل دیگری را ارائه کردند؛ مدلی که این اصول را دربر میگرفت:
1_ افراد باید بتوانند در عمل موفقیتهایی را کسب کند تا باور “من میتوانم” تقویت شود.
2_ افراد در راستای رسیدن به موفقیت ها باید هدف داشته باشند.
3_ هنگام برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف باید هم توانایی و منابع (نیمه پر لیوان) و هم موانع و محدودیتها (نیمه خالی لیوان) را درنظر بگیرند.
تقویت خوشبینی در کودکان نیازمند اقدامات و راهکارهایی است که برخی از این راهکارها از این قرارند:
1_کمک به کودکان برای شناخت نقاط ضعف و قوت
2_ تاکید بر توانمندی های آن ها؛ سعی کنید کودکان را راهنمایی کنید و به آنها بگویید که در چه زمینههایی توانمندتر هستند.
3_ در مسیر توانمندیهای کودکان برای آنها فضا ایجاد کنید.
4_ در مسیر زندگی آنها را درگیر چالش کنید( چالش ها هم می تواند طبیعی باشند و هم میتوانید خودتان آنها را ایجاد کنید) تا لذت ناشی از موفقیت و حل کردن چالشها در کودک ایجاد انگیزه کند.
5_ مهم نیست که آنها به موفقیت میرسند یا نه، تلاش آنها برای رسیدن به موفقیت را تقدیر کنید.
6_ وقتی به هدف مورد نظرشان رسیدند و موفقیت حاصل شد، آنها را تشویق کنید.
مترجم و گردآورنده : غزاله قدمی
میانگین امتیاز 3.3 / 5. تعداد آرا: 7